شجاعت رهبری

شجاعت رهبری

تحقیقات گوناگونی دربارۀ خصوصیات یک رهبر موفق انجام‌شده است. جمع‌بندی این تحقیقات نشان می‌دهد که رهبران موفق حدود 50 خصوصیت متفاوت دارند، اما دو خصوصیت در تمام آن‌ها مشترک است: داشتن چشم‌انداز بلندمدت و شجاعت رهبری؛ به‌بیان‌دیگر، رهبرانی موفق‌اند که بتوانند این دو کار را به‌خوبی انجام بدهند:

  • آیندۀ شرکتشان را به‌درستی تشخیص بدهند و شرکت را در مسیر دسترسی به آن آینده قرار بدهند.
  • امکانات و منابع لازم برای دسترسی به چشم‌انداز و تغییرات موردنیاز برای این منظور را با شجاعت تمام فراهم کنند. خبر خوب این‌که شجاعت رهبری هم مثل سایر خصوصیات یک رهبر موفق، آموختنی است و می‌توانیم با تمرین این رفتارها در طول زمان، به رهبری شجاع تبدیل شویم:
  1. تمرین نترسیدن

هر فردی وقتی در موقعیت‌های دشوار قرار می‌گیرد، دچار ترس می‌شود. ترس دو جنبۀ مختلف دارد: موضوعی که از آن می‌ترسیم و شدت ترسمان از آن موضوع. درنتیجه، برای تبدیل‌شدن به یک رهبر شجاع باید به‌جای ترس از چالش‌ها و مشکلات، به مبارزه با آن‌ها بپردازیم چون از قدیم گفته‌اند «کاری که از آن می‌ترسی را انجام بده، ترس ناپدید می‌شود.»

  1. تمرین بی‌اعتنایی

بیشتر افراد نه از چالش‌ها و مشکلات پیش‌آمده، بلکه از دو موضوع دیگر می‌ترسند: ترس از دست دادن و ترس از انتقاد. مثلاً فرض کنید می‌خواهیم یک کمپین خلاقانه را آغاز کنیم ولی این دو ترس مانعمان می‌شود: اول، ترس از دست دادن بودجه‌ای که می‌خواهیم صرف این کارکنیم و دوم، ترس از انتقاد سهامداران شرکت. درنتیجه، برای تبدیل‌شدن به یک رهبر شجاع باید تمرین کنیم اولاً از اشتباه کردن نترسیم چون اکثر منابعی که براثر یک اشتباه از دست می‌دهیم، جبران‌پذیرند و ثانیاً وقتی به این نتیجه رسیدیم که کاری به نفع کسب‌وکارمان است، آن را انجام بدهیم و به انتقادات گوش نکنیم.

  1. تمرین شناسایی نقاط خطر

کوهنوردانی که می‌خواهند به قله‌های ترسناکی مثل اورست صعود کنند، قبل از آغاز سفرشان، نقاط خطرناک مسیر و روش صعود از آن‌ها را باهم مرور می‌کنند. این کار به این دلیل است که وقتی قبل از مواجهه با خطر در دنیای واقعی، خطر را شناسایی و روش برخورد با آن را در ذهنمان مرور می‌کنیم، در زمان برخورد با خطر در دنیای واقعی، ذهنمان آمادگی کافی برای نترسیدن از خطر را دارد. به همین دلیل است که برای تبدیل‌شدن به یک رهبر شجاع باید نقاط خطرناک کسب‌وکارمان در آینده را شناسایی و روش برخوردمان با آن‌ها را پیش‌بینی و مرتب با خودمان تکرار کنیم.

  1. تمرین ریسک‌پذیری

انسان‌ها به‌طور طبیعی از ریسک کردن می‌ترسند، اما باید بدانیم هیچ شرکت موفقی را نمی‌توانیم پیدا کنیم که برای موفق شدن دست به ریسک نزده باشد. تفاوت شرکت‌ها با یکدیگر آنجاست که شرکت‌های موفق دست به ریسک‌های کوچک ولی مستمر می‌زنند، اما شرکت‌های ناموفق دست به ریسک‌های بزرگ و معدود می‌زنند. برای مثال، معرفی یک محصول جدید به بازار برای هر شرکتی یک ریسک به‌حساب می‌آید. شرکت‌های موفق آن‌هایی هستند که برای مثال سالی دو محصول جدید به بازار عرضه می‌کنند ولی برای هرکدام از آن‌ها بودجۀ محدودی را اختصاص می‌دهند تا اگر محصول جدید موفق از آب درآمد، بودجۀ بیشتری به آن بدهند؛ اما شرکت‌های ناموفق آن‌هایی هستند که ریسک عرضۀ محصول جدید را نمی‌پذیرند ولی وقتی رقیبشان یک محصول جدید به بازار عرضه می‌کند، برای این‌که عقب نیافتند، دست به ریسک می‌زنند و مجبور می‌شوند بودجۀ هنگفتی را هزینه کنند.

  1. تمرین استقامت

شجاعت دو بُعد مهم دارد: شجاعت برای شروع یک کار و شجاعت برای پایان دادن آن کار. برای همین، رهبران شجاع آن‌هایی هستند که شجاعت  کافی برای شروع و اتمام یک کار رادارند. درنتیجه، اگر می‌خواهیم به یک رهبر شجاع تبدیل شویم و شجاعت رهبری داشته باشیم، باید تمرین کنیم کارهای مهم را سریع شروع کنیم و علیرغم تمام سختی‌ها، کارهای مهم را به پایان برسانیم.

 

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 دیدگاه‌
بالاترین رای مثبت
تازه‌ترین قدیمی‌ترین
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده نظرات
پیمایش به بالا