جونا برگر در کتاب تحسینشده خود به نام «مُسری» درباره رابطه بازاریابی دهانبهدهان و شبکههای اجتماعی مینویسد:
چند درصد از حرفهایی که مردم درباره برندها و محصولات مختلف میزنند، از طریق اینترنت و شبکههای اجتماعی میچرخد؟ احتمالاً حدس شما هم مثل خیلیها همان نزدیکهای 50-60 درصد است. خیلیها هم معتقدند 70 درصد بازاریابی دهانبهدهان در شبکههای اجتماعی رخ میدهد. حدسهای مطرحشده تا حدی منطقی است چون شبکههای اجتماعی در سالهای اخیر بهشدت رشد کردهاند و میلیاردها نفر در روز از این شبکهها استفاده میکنند، اما عددهای مطرحشده غلط هستند و حتی نزدیک به واقعیت هم نیستند.
عدد واقعی فقط 7 درصد است، نه حتی 27 یا 37 درصد. بله فقط 7 درصد از حرفهای مردم درباره برندها و محصولات مختلف از طریق شبکههای مجازی و اجتماعی ردوبدل میشود. خیلیها از شنیدن این عدد شگفتزده میشوند و میگویند: «این عدد خیلی کم است، چون مردم بیشتر ساعات روزشان را پای اینترنت میگذرانند» همینطور هم هست، طبق تحقیقات مختلف، مردم جهان بهطور میانگین حداقل 3 ساعت در روز را در اینترنت و شبکههای مجازی میگذرانند، ولی این را فراموش کردهایم که وقت بیشتری را در فضاهای واقعی میگذرانند که حدود 8 ساعت در روز است.
خیلی از مدیران بازاریابی تصور میکنند حرفهای دهانبهدهان درباره برندها و محصولات، با سرعت بیشتری در شبکههای مجازی ردوبدل میشوند.
این حدس هم اشتباه است. درست است که به اشتراک گذاشتن یک نظر درباره یک برند یا یک محصول مشخص، در شبکههای اجتماعی راحتتر است و فرد نظرش یا پیام مرتبط با یک برند یا محصول را در شبکههای اجتماعی برای مثلاً 100 نفر میفرستد، ولی آیا تمام آن 100 نفر آن نظر یا پیام را میخوانند؟ تحقیقات مختلف نشان میدهد که تنها 10 درصد از کسانی که پیامها یا نظرات مربوط به برندها و محصولات را برایشان میفرستیم، به پیام یا نظر ارسالی دقت میکنند و آن را میخوانند، به همین دلیل است که 50 درصد از ویدیوهایی که در یوتیوب منتشر میشوند، کمتر از 500 بیننده دارند و فقط 3 درصد از ویدیوهای منتشرشده در یوتیوب، بیشتر از 1 میلیون بازدیدکننده دارند. این آمار و ارقام نشان میدهد که برخلاف تصور رایج، بازاریابی دهانبهدهان بههیچوجه به شبکههای اجتماعی محدود نیست و برای داشتن یک استراتژی خوب در بازاریابی دهانبهدهان، باید بیشتر از شبکههای مجازی روی دنیای واقعی تمرکز کنیم.