چارلز لامب در جدیدترین ویرایش کتاب «اصول بازاریابی» خود، رویکرد شرکتها به کسبوکار را به دو رویکرد فروش محور و بازار محور تقسیم کرده و مینویسد:
یک شرکت فروش محور، کسبوکار و چشماندازش را بر اساس «محصولات و خدماتش» تعریف میکند. در مقابل، یک شرکت بازار محور، کسبوکار و چشماندازش را بر اساس «منافع مدنظر مشتریان از محصولات و خدمات شرکت» تعریف میکند.
در حقیقت، شرکتهای بازار محور معتقدند: مشتریانی که پول، زمان و انرژیشان را برای ما صرف میکنند، صرفاً به دنبال خرید یک محصول یا خدمت نیستند، بلکه انتظار دارند منافعی بیشتر از بقیه رقبا به آنها ارائه کنیم.
لامب، مانند بسیاری دیگر از متخصصان بازاریابی، معتقد است «درک تفاوت بین فروش محور یا بازار محور بودن، بهشدت روی موفقیت شرکتها اثر میگذارد»
لامب برای توضیح تأثیر درک تفاوت فروش محور یا بازار محور بودن، از مایکروسافت مثالی میآورد و مینویسد: چشمانداز اولیه مایکروسافت، قرار دادن یک کامپیوتر با سیستمعامل ویندوز در هر خانهای بود. در حقیقت، مایکروسافت کسبوکارش را بهصورت فروش محور تعریف کرده بود.
اما مدیران مایکروسافت بعد از آشنایی بیشتر با اصول بازاریابی، چشماندازشان را به این چشمانداز جدید تغییر دادند: کمک به مردم و شرکتهای سراسر جهان برای اینکه کارآمدتر باشند.