پروفسور ماریا ایزاگوئر، استاد برندینگ دانشگاه مادرید، در پاسخ به این پرسش مهم که «چطور میتوانیم یک برند موفق بسازیم؟» میگوید:
مدل موردعلاقه من برای برندینگ، مدلی است که توسط استادان برجسته معتبرترین دانشگاههای امریکا مثل ام.آی.تی و کلمبیا ابداعشده است. این مدل، بیش از پنجاههزار برند در بیش از پنجاه کشور جهان را بر اساس بیش از 70 شاخص ارزیابی کرده و درنهایت به این نتیجه رسیده است که برای موفقیت در برندینگ باید این چهاراصل را رعایت کنیم:
-
تمایز:
از تمایز به «تمایز پرانرژی» هم یاد میشود و معنای آن ویژگیهای منحصربهفرد برندمان در مقایسه با رقباست. اکثر برندهایی که شکست خوردند و از بازار حذف شدند، هیچ ویژگی منحصربهفرد مهمی نداشتند. به همین دلیل، تمایز معنادار از رقبا را میتوان «ستون خیمه» برندینگ نامید.
-
مرتبط بودن:
مرتبط بودن به این معناست که ویژگیهای منحصربهفرد و خاص برندمان چقدر با نیازها، خواستهها، نگرانیها، اهداف و آرزوهای مشتریانمان مرتبط است. مرتبط بودن به ما یادآوری میکند که چه ویژگیهایی را بهعنوان ویژگیهای متمایزمان انتخاب کنیم و روی کدام ویژگیها تمرکز نکنیم.
-
علاقه:
علاقه به برند به معنای احترام مشتریان هدف به برندمان است. این احترام زمانی ایجاد میشود که در هر شرایطی و بدون هیچ بهانهای به تمام وعدههایی که به مشتریانمان دادهایم، عمل کنیم. علاقه به برند، پایه وفاداری به برند است و به همین دلیل، مهمترین موضوع در مدیریت برند در طول زمان به شمار میرود.
-
دانش:
دانش که از آن بهعنوان «آشنایی با برند» هم یاد میشود، بیانگر این واقعیت است که مشتریان هدف برند چقدر با ویژگیهای آن آشنا هستند. برای این منظور، باید ویژگیهای متمایز برندمان را در طول زمان و با روشهای مختلف آنقدر تبلیغ و بازگو کنیم که در ذهن مشتریانمان حک شود، بهگونهای که هر وقت به آن ویژگی نیاز پیدا کردند، ناخودآگاه یاد برندمان بیافتند.
برای مثال، دوراسل را در نظر بگیرید که در طول زمان روی ویژگی متمایز «طول عمر بیشتر در مقایسه با سایر باتریها» تمرکز کرده بهگونهای که این ویژگی را در ذهن مشتریانش حک کرده است و درنتیجه، وقتی کسی میخواهد یک باتری با طول عمر بالا بخرد، ناخودآگاه یاد دوراسل میافتند.