بازاریابان در سراسر دنیا متعجب ماندهاند که آینده بازاریابی چگونه به نظر میرسد؟ خیلی چیزها اصول بازاریابی را عوض کرده و این تازه شروع مسیر جدیدی برای بازاریابی است. با رواج اینترنت، قدرت مشتری هم بالا رفته و شرکتهای فناوری در حال تلاش برای استفاده از دورنمای اپلیکیشنها (برنامههای کاربردی) برای ایجاد تغییرات بنیادین در عادتهای مشتریان هستند. همهگیری ویروس کرونا در سال 2020 ابهامات و دیدگاههای تازهای را به وجود آورده و مشتری را بیشتر به سمت ضروریات واقعی زندگی انسان سوق داده است. تولید و توزیع اطلاعات در سراسر دنیا، پویایی تازهای در بازارها به راه انداخته و مشتریان اطلاع بیشتری از گزینهها و امکانات موجود که در دسترس آنها است پیداکردهاند. انقلاب دیجیتالی در سطوح مختلف به چهارگوشه جهان رسیده است. خودکارسازی بازاریابی و استفاده از هوش مصنوعی (AI)، در حال باز کردن راه خود به زندگی روزمره آدمها هستند.
امروزه، دانش بازاریابی با چالش ایجاد شیوههای تازه برای برطرف کردن شرایط و وضعیت موجود روبرو است. بهمنظور رویهم ریختن تجربه جمعی، ما مفهوم تازهای را از بسط و تکامل بازاریابی مشاغل باهم (B2B) به وجود آوردیم که آن را بازاریابی انسان به انسان نامیدیم. میخواستیم با چاپ این کتاب، تجربه و دانش جمعی خودمان را برای کمک به شکلگیری شیوه بهتری از بازاریابی، رویهم بریزیم. ما جدیدترین مفاهیم بازاریابی، پیشرفتهای تفکر طراحی و جدیدترین شیوههای منطق خدمت محوری و نیز جدیدترین نظرات و تفکرات در مورد دیجیتالی شدن را در هم آمیختیم. در طول چند سال اخیر بهشدت روی این موضوعات تحقیق کردیم، مقالات و کتابها نوشتیم، دورههای آموزشی طراحی و برگزار کردیم و روی خیلی از پروژههای صنعتی و استراتژی جذب مشتری کارکردیم.
برای ما روشن شد که درک و شناختی که مردم از بازاریابی داشتند و نحوه بهکارگیری آن، اساساً باعث موفقیت آن بوده است. بر همین اساس به این نتیجه رسیدیم که انگاره ذهنی در بازاریابی مسئول نتیجه و ماحصل بهدستآمده از آن بوده است. تفکر بازاریابی برای بهروز ماندن و قوی ماندن باید تغییر کند. مفاهیم بازاریابی برای ارزشآفرینی و بهروز ماندن تغییر کردهاند. تحت شرایط فعلی، لازم است تا جهتیابی شفافی از ارزشآفرینی برای هرکدام از فعالیتهای بازاریابی داشته باشیم. این ارزش باید همراستا با تمرکز روی منافعی باشد که مردم برای یکدیگر دارند. ایجاد بازاریابی انسان با انسان شیوه تازهای را بنا مینهد که انسانیت را در کانون توجه بازاریابی قرار میدهد.
این شیوه نوظهور، بهعنوان ابزاری برای بازاریابی موفق، دست روی اولویتهای ذهن هوشیار و نیمه هوشیار انسانها میگذارد. بازاریابی باید به نفع مردم باشد نه به ضرر آنها. بسیاری از مفاهیم بازاریابی اهداف این انگاره تازه بازاریابی انسان به انسان را برآورده نمیسازد. منطبق کردن بازاریابی با آمیخته 4P با بازاریابی دیگر با واقعیتهای دنیای دیجیتالی جور درنمیآید. اینترنت مثل یک مسیر دوطرفه یا شاید هم چند طرفه است. شناخت مشتری، جلب مشتری و یا حتی محتوایی که کاربر تولید میکند در حال ایفای نقشی بااهمیت فزاینده هستند. بازاریابان منطقاً باید با هوشمندی خود با تأثیرات دنیای دیجیتال سازگار شوند. ازاینروست که در این کتاب ما برای تشریح و شفافسازی روش موردنیاز برای ایجاد و توسعه یک مفهوم جدید برای بازاریابی انسان به انسان، یک روش جدید بازاریابی انسان به انسان را معرفی میکنیم.
بازاریابی انسان به انسان در گام نخست یک انگاره ذهنی انسانمحور است که باید به بازاریابی انسانمحور منتهی شود. در گام دوم، جعبهابزار و روشی فرآیند محور است که میتواند بازاریابی را برای برآورده کردن نیازهای فعلی بشری، حتی فراتر از اینها هم ببرد. همین امر در مورد مفهوم منطق خدمتگزاری (S-DL) هم صدق پیدا میکند که میخواهیم آن را در کل بازاریابی به کاربندیم. این مفهوم، انسانمحور بوده و اساس نظری بازاریابی انسان به انسان را فراهم میسازد. در گام سوم از مدل بازاریابی انسان به انسان، پیشرفتهای اخیر انقلاب دیجیتال را بهصورت فرصتی عالی برای هدایت مجدد کانون تمرکز بازاریابی به سمت مفهومی که بیشتر مبتنی بر سهامداران و ذینفعان باشد، در نظر میگیریم. این شیوه تازه مدیریت بازاریابی در قالب بازاریابی انسان به انسان، نیاز به اقدامات شجاعانهای دارد که ما بهصورت عناصر بازاریابی انسان به انسان معرفی میکنیم. قهرمان داستان همانند هر داستان شنیدنی دیگری، باید درستکردار باشد، در این مورد ما آن را انگاره ذهنی انسان به انسان مینامیم. اعتماد، اساس و زیربنای این انگاره ذهنی است که ما آن را مالالتجاره و سرمایه اصلی برای هر مبادله تجاری در جهانی بهشدت وابسته و درهمتنیده امروزی میدانیم.
ما دیدگاههای قدرتمندی را در قالب یک نقشه از سرزمینی ناشناخته نمایش میدهیم که در ادامه سفرمان آن را کشف خواهیم کرد. در ادامه، از طریق معرفی بازاریابی عملیاتی راهحل و بازگشت داستان روایت میشود که تمرکز آن روی فرآیند انسان به انسان و مراحل لازم برای شکلگیری آمیخته جدید بازاریابی میباشد. اینیک فرآیند تعاملی، بر اساس توانمندیهای جدید فناوری در عصر دیجیتالی شدن و تفکر عمیق در باب بازاریابی انسان به انسان است. این شیوه بازاریابی، صلاحیتهای اصلی موردنیاز برای خلق و ارائه فضای ارزشی معنادار و سایر الگوهای همکاری را عوض میکند. در پایان داستان، ما راهحلهای تازهای برای یافتن معنا در دنیای پرهیاهویی که در آن زندگی میکنیم، ارائه میدهیم. این کار در بسیاری از شرکتها مسیری را برای آینده ارائه میکند که قهرمان داستان ما نشان میدهد: همان انگاره ذهنی بازاریابی انسان به انسان.
برای مطالعه ادامه محتوا فایل زیر را دانلود کنید.