بسیاری از کارکنان در انتظار ارتقای شغلی به سر میبرند اما بعضاً آنها تا پایان دوره کاریشان در آن شرکت و یا تا پایان بازنشستگی خود ارتقای شغلی نمییابند. این موضوع میتواند در افراد ایجاد افسردگی شغلی و یا بعضاً ایجاد سکوت سازمانی نماید؛ لذا در زیر به بعض دلایل عدم ارتقای شغلی در سازمانها اشاره میکنیم:
در حالی تقاضای ارتقای شغلی میکنید که هیچ کار قابلتوجهی در راستای آن انجام ندادهاید:
بسیاری از افراد اعتقاددارند که برای پذیرش مسئولیتهای سنگینتر آماده هستند، ولی توانایی این کار را از خود نشان ندادهاند. آنها هیچ کار خاصی انجام ندادهاند که طی آن نیاز باشد تا قابلیتها و پتانسیلهای شغلی خود را رشد و ارتقا بدهند. اینکه وظایف فعلی خود را بهخوبی انجام میدهیم، به این معنی نیست که آماده پذیرش مسئولیتهای بیشتری هستیم.
شبکه قابلاطمینانی از حامیان را در پیرامون خود نساختهاید:
برای آنکه بهعنوان یک کارمند برجسته شناخته شویم و بتوانیم به مراحل بالاتر برسیم، تلاش انفرادی کافی نیست. ما به کمک همکاران، دوستان، مدیران و رهبران ارشد خود نیاز داریم تا بتوانیم به ارتقای شغلی دست پیدا کنیم. اگر ما خود را تنها و در خلأ قرار بدهیم، یا با دیگران از در دشمنی وارد شویم، قادر به پیشرفت نخواهیم بود.
درباره جو و محیط سازمانتان شناخت کافی ندارید:
یکی از اشتباهات متداول افرادی که نمیتوانند از نردبان ترقی بالا بروند این است که کار خود را بهصورت مستقل ارزیابی میکنند، بدون آنکه واقعاً بدانند، سازمانی که برای آن کار میکنند چه سازوکاری دارد و از چه سیستمی برای ارزیابی میزان اهمیت و مشارکت کارکنانش استفاده میکند.